ساراسارا، تا این لحظه: 15 سال و 7 روز سن داره

تمام دنیای ما سارا جون

او يعني متوجهم

1390/5/5 11:28
نویسنده : مامان و بابا
639 بازدید
اشتراک گذاری

4/5/90

سلام عزيز من

امروز من و تو و بابا كه زود به خونه عزيز اومده بود به خونه خودمون رفتيم.

وقتي از خواب بيدار شدي، من هي بهت گفتم مامان جونم، تنبلهاي كوچولو رو مي گيرن، پاشو تنبل كوچولو. تو هم مي خنديدي. الهي من فدات بشم عزيزم.

به دامن من نگاه كردي و گفتي: "عمه؟" گفتم :"چي دامن مال عمه؟ " گفتي:"آيه" گفتم:" نه مامان جون مال منه" يه نگاه به من كردي و گفتي:"او"

اينقدر بامزه مي گي "او" كه مي خوام لباتو بخورم.عزيزكم تازگي ها ياد گرفتي بگي "او" يعني متوجه شدم.

 

deborah.mihanblog.com غروب بيرون رفتيم و تو با دوچرخه كلي بازي كردي. از همه مهمتر كه توي خيابون گير مي دادي كه خودم پا بزنم. دوچرخه ات تقريبا براي پاهاي كوچولوت سنگينه و گاهي با تلاش زياد يه كم عقب مي ري و دوباره به جلو مي ري.

اولين باريه كه دوست داري خودت حركت كني، قربونت برم.

deborah.mihanblog.com

آخر شب هم به خاطر اينكه مامان جون اينا به شهميرزاد رفتن، خاله سعيده به خونه ما اومد. تشك دوتايي تون رو توي حال انداختم و تو پيش اون خوابيدي. قبل از خواب كيسه توپهاي رنگيتو آوردي و ريختي و تعداد زيادي اش رو بين خودتون گذاشتي و مي گفتي براشون لالايي بخون تا بخوابن. خاله هم پشت توپ ها مي زد و قصه مي گفت. تا اينكه خوابت برد و خاله توپها رو اون طرف انداخت.

deborah.mihanblog.com

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

helia & sara
5 مرداد 90 11:39
* ** *** **** ***** ****** ******* ******** ********* ********** ********** ما هم اکنون آپ هستیم ********* ******** ******* ****** ***** **** *** ** *
کاکل زری یا ناز پری
5 مرداد 90 13:59
سلام قربونت برم خوبی؟ چشم منم لینکت می کنم عزیزم و بهت سر میزنم بوس


ممنونم. خوشحالم كردي.
مدرسه ی مامان ها
6 مرداد 90 11:46
سلام مامان مهربون الـــــــــــــــــــــــــــهی!!! امیدواریم سارا جون در پناه خدای بزرگ به موفقیت های روزافزون دست یابد. مدرسه ی مامان ها منتظر نظرات مفید و سازنده ی شما هست.