ساراسارا، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره

تمام دنیای ما سارا جون

روز به دنيا اومدن ایلیا

1390/4/19 14:56
نویسنده : مامان و بابا
721 بازدید
اشتراک گذاری

دوشنبه 12 اسفند 87niniweblog.com

از صبح دل تو دلم نبود. احساس مي كردم كه تو هم توي دلم نگران و هيجان زده اي.

ساعت يك ربع به 9 بود كه بابا حسين زنگ زد و گفت كه پسر عباس و مونا ساعت 8:35 دقيقه به دنيا اومد.

من هم ازش خواستم تا گوشي رو به عباس بده تا بهش تبريك بگم.

وقتي به عباس تبريك گفتم صداش از خوشحالي مي لرزيد.

حسين گفت وقتي از پشت شيشه ديديمش چشماش باز بود و به دختراي اينور و اونورش نگاه مي كرد.

قرار شد من خودم برم بيمارستان چون حسين گفت ممكنه طول بكشه تا دنبال من بياد.

من هم با آژانس دسته گلي خريدم و به بيمارستان دي رفتم.

فسقلي چشماش باز بود و به همه نگاه مي كرد و زبونش رو در مي آورد. پسره شيطون دلبري مي كرد و آدم دوست داشت واقعا بخورش.

مامان مونا و بابا عباس شاديشون قابل وصف نبود و مامان بزرگ ها، بابا بزرگ ها هم خيلي خوشحال بودن.

niniweblog.com

انشاا... هميشه سلامت باشه و قدمش به دنيا مبارك.

niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)