ساراسارا، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره

تمام دنیای ما سارا جون

بابا شدن عمو عباس و مامان شدن زن عمو مونا

1390/3/21 9:31
نویسنده : مامان و بابا
2,741 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام سارای من

روز سه شنبه یکم مرداد ٨٧ بود که بابا حسین زنگ زد و گفت که خبر داری زن عمو شدی؟

آره مامان جون امروز تازه متوجه شدیم که زن عمو مونا بارداره.عمو احمد اون روز اومد دنبال من و از بیمارستان منو به خونه عزیز برد.

اونجا همه خوشحال بودن و خوشحالی برای همه مشخص بود.niniweblog.com

بابا حسین و عمو عباس هم از بازار به اونجا اومدن. عمو عباس خیلی خوشحال بود و هر چنددقیقه یکبار به فکر فرو می رفت و یهو می خندید. زن عمو هم اون روز کرج بود.

روز پنجشنبه سوم مرداد یعنی دو روز بعد ما و عمو مصطفی با خانواده اش رفتیم شمال ویلای دایی طالب.

البته عمو عباس و عمو رضا و بچه ها همه رفته بودن.

من اونجا زن عمو رو دیدم و یواشکی بهش تبریک گفتم که داره مامان می شه...

niniweblog.comniniweblog.comniniweblog.com

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

shahab
21 خرداد 90 9:52
این ماجرای سکوت و خنده خیلی بامزه بود